نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - برش ششم
نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: پای راستم را روی پای چپ انداختم. باران به شدت روی سقف مینی بوس ضرب گرفت. چند دقیقه ای میشد که مینی بوس در سربالایی افتاده بود. قطره های باران به شیشه ی جلوی مینی بوس می‌خورد و با ضربه ی برف پاک کن روی شیشه اریب پخش می‌شد.
کد خبر: ۴۹۰۵۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۸

نوید شاهد - مرتضی حلاوت تبار دوست شهید "حمید احدی" در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: بعد از بازی برگشتیم مغازه، حمید داشت تِی می‌کشید و آقا کریم هم کنار در، منتظر ایستاده و سگرمه‌هایش توی هم بود. جواب سلام ما را خیلی سرد داد و چپ‌چپ نگاه‌مان کرد.
کد خبر: ۴۸۷۲۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۷